در نخستین روزهای خردادماه 1393 بود که تصویر سر بر نیزه کردهاش در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست شد و بار دیگر کربلا و روز عاشورا را برای همگان تداعی کرد، سردار شهید عبدالله اسکندری که در حماه سوریه به دست شقیترین انسانهای روزگار ما به شهادت رسید امروز سیدالشهدای مقاومت استان فارس نامیده میشود.
هفته گذشته خبر تفحص پیکر مطهر این شهید به خانواده وی اعلام شد و بناست همزمان با روز عاشورا پیکر مطهرش در شیراز تشییع و به خاک سپرده شود.
شهید اسکندری دو دختر به نامهای زهرا و فاطمه و یک پسر به نام علیرضا دارد که فرزندان شهید از لحظه مطلع شدن شهادت پدر و پس از آن دیدار با مقام معظم رهبری مطالبی بیان کردند.
زهرا اسکندری درباره نحوه مطلع شدن از خبر شهادت پدرش میگوید: عکسی که سر بابا به نیزه است روی صفحه کامپیوتر بود و همان لحظه فاطمه وارد اتاق شد، فاطمه خواهرم به بدترین شکل ممکن خبر شهادت را متوجه شد.
فاطمه اسکندری نیز در این باره میگوید: حاضر بودم تمام دنیا را بدهم اما این عکس واقعیت نداشته باشد، چیزی که بعد از دیدن عکس یادم است این است که مامان نشسته بود و من و زهرا توی بغل گرفته و سه تایی گریه میکردیم.
علیرضا اسکندری نیز فرزند شهید روایتی از استقامت این خانواده میگوید؛ زمانی که داعش برای بازگرداندن سر شهید اعلام مبلغی پول یا آزاد کردن اسیر کرده بود.
پسر شهید اسکندری میگوید: برای تبادل پیکر شهید درخواست پول یا آزاد کردن اسیر کرده بودند که تصمیم گرفتیم این کار انجام نشود؛ مادرم در دیدار با مقام معظم رهبری نیز این مطلب را مطرح کرد که ایشان سخنی به این مضمون فرمودند: آفرین به این استقامت و این روحیهها؛ همین روحیهها است که اسلام را تا اینجا نگه داشته و دشمن از این روحیهها میترسد.
سردار شهید عبدالله اسکندری در سال 1337 در قصرالدشت شیراز به دنیا آمد و در سال 1358 وارد سپاه شد. این شهید در تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. نخستین حضور وی در جبهه سوسنگرد بود. شهید اسکندری از یاران و همرزمان سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بود و در مدت حضور در جبههها تکتیرانداز، تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و… بود.
در عملیات خیبر فرمانده سپاه لار بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر 8 جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی بود و در عملیاتهای کربلای 1، 3، 4، 5 و 8 رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید اسکندری در عملیات والفجر 10 جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیتالمقدس4 فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت.
از دیگر مسئولیتهای وی فرماندهی مهندسی رزمی 46 امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ 46 امام هادی(ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ 42 قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود.او در عرصههای سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرحهای سد و بسیاری دیگر از فعالیتهای جهادی سهم ویژهای داشت.
شهید اسکندری، انسان مسئولیت پذیری بود که در نهادهای مختلف از جمله بنیاد شهید به عنوان مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران استان فارس و سمتهای مختلف خدمت کرد. در عین حال بسیار «صندلی گریز» بود؛ یعنی در طول دوران خدمت به هیچ عنوان به دنبال پست و شغل نبود. به همین دلیل به هر جایی که به او ماموریت خدمت میدادند، میرفت و زمانی که مدت زمان خدمت و ماموریت تمام میشد، بسیار راحت پست و محل خدمت خود را تحویل میداد.
بعد از پایان جنگ سردار دو سالی در منطقه فعالیت داشت اما بعد به شیراز آمد و در پنج سال از اواخر دهه 80 تا ابتدای دهه 90 مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران شیراز را بر عهده داشت. سردار اسکندری بسیار با خانواده شهدا انس داشت.
پس از بازنشستگی نیز به تبعیت از امر رهبری در دفاع از حرم اهل بیت به سوریه رفت و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) در اولین روزهای خرداد در حما 1393به شهادت رسید. بنا به روایتهای منتشر شده پیکر ایشان به دست گروه اجناد الشام افتاد و سر وی توسط یکی از فرماندهان این گروه تروریستی تکفیری از تن جدا شد. از سردار اسکندری به عنوان نخستین مدافع حرمی یاد میکنند، که به مانند مولایش حضرت سیدالشهدا (ع) سر از بدنش جدا شده است.